*از ارتفاع هزار متری.
شهر گور فیروزآباد یکی از مهمترین شهر های ایران باستان شده به دستور اردشیر بابکان به صورت دایره ای به قطر 2 کیلومتر همراه با برج و بارو با 4 دروازه با نامهای هرمز، اردشیر، میترا و بهرام که از هر کدام خیابانی به مرکز شهر میرفت و هنوز بعد از 1800 سال آثار این مسیر ها را میبینید.
فرق نمی کند به دنبال کند و کاو در چه دوره ای باشید، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان یا حتی قاجار، در هر دوره ای که باشید حتما یک جای قضیه، سر از یکی از شهرهای استان فارس در می-آورید. این استان زیبا آنقدر زیبایی و تاریخ و اصالت را در خود جای داده است که می توانید به هزاران دلیل به این تکه از خاک کشورمان سفر کنید. باستان شناس باشید یا طبیعت گرد و یا حتی به دنبال مقصدی برای یک مسافرت خانوادگی، فارس برای همه اقشار جذاب و زیباست. در میان زیبایی های استان فارس به دنبال آوازه شهرهای باستانی اش، عازم فیروزآباد هستیم. اگر با ما همسفر باشید میهمان پادشاهی خواهیم بود که علاقه های عجیب و غریب زیادی داشته و بلندپروازی هایش سرنوشت تاریخ را تغییر داده است.
فیروزآباد
فیروزآباد در 100 کیلومتری شهر شیراز، یکی از تاریخی ترین و زیباترین شهرهای استان فارس است. شهری که سال ها قبل گور نامیده می شده و حکمرانش به دلیل خوش یمن نبودن واژه گور نام آن را به فیروزآباد تغییر داده است. اگر به دنبال قدمت فیروزآباد هستید، به دوران هخامنشیان و حمله اسکندر و در نهایت به اواخر دوران اشکانی و اوایل شکل گیری حکومت ساسانیان خواهید رسید. فیروز آباد فعلی چند کیلومتری دورتر از فیروزآباد قدیمی و اولیه پایه گذاری شده است.
شهری که حالا نیمی از مردمانش عشایری هستند که یکجانشینی را برگزیده اند و از ایل غیور و پرآوازه قشقاییی هستند. اطراف شهر پر از جاذبه های تاریخی و طبیعی است. یادگاری های ساسانیان در گوشه و کنار شهر در کنار دریاچه، آبشار، تنگه های حیرت انگیز از جاذبه های فیروزآباد است. بیایید به سه کیلومتری جنوب شهر فیروزآباد برویم. جایی که سال ها قبل شهری آباد و در زیبایی شهره بود.
تاریخچه شهر باستانی اردشیر خوره
اردوان پنجم پادشاه اشکانی با شورش هایی در گوشه و کنار کشور پهناور ایران روبرو بود. در میان شورشی ها یک نفر بلندپروازانه، آرزوی حکمرانی بر سراسر کشور پهناور ایران و پایه گذاری یک امپراطوری جدید را داشت. اردشیر بابکان، مرد بلندپرواز آن روزها با جمع کردن یک سپاه بزرگ علیه اردوان قیام کرد و در ابتدای مسیر برای علنی کردن شورشش بدون اجازه پادشاهان اشکانی یک قلعه استراتژیک بر بلندای کوه علم کرد. قلعه ای که این روزها، قلعه دختر نامیده می شود، در روزهای شورش اردشیر مکانی مناسب برای استراحت و سازماندهی مجدد سپاه بود.
قلعه ای مستحکم که به تمام مناطق اطراف به طور کامل دید داشت و در مکانی صعب العبور واقع شده بود. با بالا گرفتن درگیری مابین اردشیر بابکان و پادشاه اشکانی کم کم نام اردشیر پررنگ تر شد. قدم دوم برای مردی که آرزوی پادشاهی و حکومتی قوی را داشت ساخت. یک پایتخت باشکوه درخور پادشاهی همچون اردشیر بود. اردشیر بابکان بر بقایای شهری که در روزگار هخامنشیان شهری مستحکم و غیر قابل نفوذ بود، اما با حمله و مکر اسکندر نابود شد، شهر بزرگی را بنیان نهاد.
شهری دایره ای شکل با خیابان های متحدالمرکز که از چهار بخش اصلی و چهار دروازه میترا(مهر)، هرمزد، بهرام و اردشیر تشکیل شده بود. هر یک از این چهار بخش، خود به پنج بخش تقسیم شده و در کل شهر را به بیست قسمت تقسیم می کرد. دور تا دور شهر برای در امان بودن از هر نوع گزندی، حصارکشی شده و خندقی عریض آن را احاطه کرده بود. در میانه شهر کاخی باشکوه و مناره ای بلند بالا ساخته شد که بنابر گفته برخی مورخین نماد الهه آب و بنابر گفته برخی دیگر یک آتشکده مهم بوده است. اردشیر این شهر را اردشیر خوره نامید.
خوره در زبان فارسی باستان به معنای فر و شکوه است و نام شهر به معنای فر اردشیر بود. شاید برایتان جالب باشد که چرا اردشیر این شهر را به صورت دایره ساخته است. باید بگوییم این امر متاثر از تفکرات جالی بوده که اردشیر بابکان داشته است. بنابر گفته محققان، اردشیر بابکان همواره در فکر ایجاد یک حکومت مرکز قدرتمند بوده است تا همه ایرانیان را زیر لوای یک حکومت مرکزی و قدرتمند با یکدیگر متحد کند. بنابراین این شهر را به صورت دایره های متحدالمرکز ساخت. با پیروزی اردشیر بر اشکانیان پرونده این خاندان برای همیشه مختوم شده و رویای تاجگذاری اردشیر بابکان محقق شد. حالا اردشیر خوره ارزشی به مراتب والاتر یافته و اولین پایتخت حکومت ساسانیان بود.
اردشیر در قدم بعد آیین زرتشت را به عنوان دین رسمی ایران اعلام کرد تا متکی بر دینی واحد و حکومتی قدرتمند، امپراطوری قدرتمندی را بنیان نهد. اردشیر خوره که حالا ارزش سیاسی، مذهبی و اجتماعی بسیاری داشت گرچه به سرعت عنوان پایتختی اش را به شهر دیگری واگذار کرد اما تا انتهای دوران ساسانی همواره شهری پرارزش در نزد پادشاهان ساسانی بود و بارها شاهد تاجگذاری پادشاهان این سلسله بود. اردشیر خوره یا در برخی متون تاریخی گور، در نوشته های تاریخی شهری به غایت زیبا، با باغات سرسبز بوده است. در این میان آوازه باغ های گل سرخ اردشیر خوره تا آن سوی مرزها نیز رفته و هند و چین و رم و حتی یمن متقاضی عرقیات گور به خصوص گلاب ناب آن بوده اند. وجود یک رصدخانه در شهر تاریخی و باستانی اردشیر خورده حاکی از این امر است که دانش در نزد مردمان و ساکنین این شهر باستانی از ارزش والایی برخوردار بوده است. اردشیر بابکان مردی با رویاها و افکار جالب بود. او علاقه وافری به شهرسازی داشت و شهرهای فراوانی را هم بنیان نهاد اما مهم ترین شان همان اردشیر خوره است. علاقه به ساختن شهرها در میان ساسانیان موروثی بوده و بسیاری از آن ها شهرهای بزرگ و آبادی را بنیادی نهادند.
اردشیر خوره تا سال ها بعد از ساسانیان نیز مورد احترام فراوانی بود، نام این شهر در پیچ و خم تاریخ به گور تغییر یافت. سال ها بعد عضدالدوله دیلمی نام گور را به دلیل خوش یمن نبودنش به فیروزآباد تغییر داد. اما در میانه سده هفتم و هشتم هجری قمری شهر متروکه شد و رو به ویرانی نهاد و شهری جدید در نزدیکی اردشیر خوره سابق ساخته شد.