پارت۲:
این داستان :یه خرس کوچولوی قشنگ
در روز دوم سفر این خانواده به استرالیا کلارا هنوزبهبود نیافته و دچار تب هست اما لوسی و کیت همانطور که بازیگوشی و شیطنت میکنند مشغول کمک به مادر هم هستند
این خانواده قصد دارند در شهر آدلاید خانه از پیش ساخته شده ی خود را بنا کنند و در همین حین که پدر مشغول تدارکات خانه جدید است ،کیت و لوسی دوست جدید پیدا میکنند و به کمک دوستشان در اطراف محل اسکان گشت و گذار میکنند و خرس کوچک بامزه ای را بالای درخت پیدا میکنند که در واقع یک کوئالای بامزه هست و تصمیم میگیرند از او نگه داری کنند